دلنوشته های من

موج میزند احساس من در میان حرفهایم،تلالو اش را می بینی؟

هنگام

سقوط !

(در خواب)

بیدارم نکنید،

شاید

مقصدم

آغوش اوباشد...

نوشته شده در شنبه 1 تير 1392برچسب:,ساعت 13:13 توسط ترنم | |

دستهایم را بگیر

آنجا که

قرار است

از خیال

 با تو بودن

 پرواز کنم

 

نوشته شده در شنبه 1 تير 1392برچسب:,ساعت 13:7 توسط ترنم | |

رنگها،

همه بهانه است،

هر جا که بنگری

یا سفید

است

یا سیاه!!

نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت 15:14 توسط ترنم | |

همان

نسیم

علاقه بود؛

 که

مرا،

اینگونه ،

صبور

از ؛

گزند آفتاب !!!

 خنک کرد....

نوشته شده در دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 17:13 توسط ترنم | |

عشق زیباست

بی انتهاست

نه،

می توان گفت: تو را دوست دارم

نه ،

می توان گقت : او را ...

......همه را .....

....همه را ....

...همه ر ا .....

عشق ،

لایتناهی است؛

وسیع است؛

آزاد ، آزاد؛

پس،

من،

بی گناهم؛

و

یک.....

؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

نوشته شده در دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 17:1 توسط ترنم | |

باز هم صدای تو تنهاست،

تنهایی،،،

آری، با تو هستم!

فقط ،تو، اینجایی،

نمی بینی،،،

همیشه، تنهایم....

دور و برم ،شلوغ است

اما،

فقط ،صدای تو می آید،

تنهایی،،،

پس کی ،

مرا، رها، خواهی کرد؟؟؟

دیگر، از تو خسته ام،

می خواهم ،تنها، نباشم

می خواهم ،با، تن ها ،باشم

دیگر، وقت رفتن توست،

،،،،تنها،،،

بروووووو......

 

نوشته شده در جمعه 30 فروردين 1392برچسب:,ساعت 12:35 توسط ترنم | |

دلگیرم ،از این ،تبعیض ها

از این ،بی دلیل ،تعریف ها

پس کجاست،

قانون و عقل

یا که ،،

انصاف و عدل؟؟؟

باز هم ،تحمل میکنم

یا که،،

 گاهی، تامل می کنم ،

((داوری ها را، تعقل می کنم))

و

و

و

باز هم تحمل میکنم

تحمل ،تحمل، تحمل

می کنم........

 

نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت 10:5 توسط ترنم | |

خستگی هایتان را

به باد،

نه.....

به،،،

نسیم بهار

بسپارید!!!

نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت 10:1 توسط ترنم | |

روی برگ برگ

          گلهای بهار

                 خواهم نوشت،

                         ...بهارتان زیبا....          

نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت 9:57 توسط ترنم | |

حرف هایت،

تازیانه ای بود بر دوشم

و من،

چه سخت،

 ....تحمل کردم ....

و چه آسان،

....بخشیدم....

نوشته شده در شنبه 28 بهمن 1391برچسب:,ساعت 9:23 توسط ترنم | |

گویند:

"شکستنی، ...روزی.... می شکند"

امان!

این قلب من،

...روزی...

هزار بار می شکند....

(شکسته بندی هم ،نیست)

نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت 9:10 توسط ترنم | |

 تلخ است

که،

دوستت دارم!

اما،

.

.

.

حقیقت است....

نوشته شده در دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,ساعت 15:55 توسط ترنم | |

گاهی ، حرف هم نمی زنم

نه کلامی، نه پیامی

فقط نگاه،

نگاه است و سکوت !

سکوتی، که پژواک ناگفته هاست....

ناگفته از عشق.....

ناگفته از دل.....

ناگفته از تو......

نوشته شده در پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:,ساعت 12:25 توسط ترنم | |

من، نه به اندازه ی تو، دلخونم

نه به اندازه ی تو،محزونم

نه، تاب تو را ،من، دارم

و

دردت را،

تحمل؟؟

نتوانم!!

من،فقط، گریانم

و همین می دانم ؛

با گره ای در کارم،

من فقط،

نام تو را ،می خوانم 

یا حسین ،

جانانم....

**لبیک یا حسین**

نوشته شده در شنبه 18 آذر 1391برچسب:,ساعت 12:15 توسط ترنم | |

از او خواستم؛ 

که،عصای پیری من شود،

نمی دانستم، 

که جوانیم را، 

معامله می کنم!!!....

نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت 12:6 توسط ترنم | |


Power By: LoxBlog.Com